اخبار سوتي ها

سوتي هاي دانشجويان دانشگاه ولايت
منوي اصلي
صفحه اصلي
پروفايل مدير
عناوين وبلاگ
آرشيو وبلاگ
پست الكترونيكي

درباره وبلاگ
به وبلاگ ما خوش آمدید سلامممممم بر دوستان من و اريس سوتي اين وبلاگو براي شما هم دانشگاهي ها درست كرديم كه بخنديدو بخنديدو بخنديد و اميدوارم از مطالبمون لذت ببريد و احيانا اگه به بعضي هاتون بربخوره باكمال شرمندگي اون ديگه مشكل خودتونه ممنون
آرشيو
دی 1390
آذر 1390
آبان 1390
مهر 1390
شهريور 1390
نويسندگان
آديش
aris sooti
کد هاي جاوا

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 8
بازدید هفته : 19
بازدید ماه : 19
بازدید کل : 23125
تعداد مطالب : 15
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


آدیش
اريس سوتي

ازدواج دانشجویی  <-PostCategory-> 

موقع ثبت نام برای ازدواج دانشجویی یکی از پسرایی که خیلی طالب این بود که دینشو کامل کنه ونصف دینشو از دستبرد شیطان محفوظ بذاره, میره وفرم پر میکنه بعدازاینکه تمام مشخصاتشو می نویسه.

فرم رو تحویل میده, می بینن مشخصات همسر خالیه میگن چرا اینو ننوشتی? میگه: هنوز همسر ندارم اگه کسی حاضر شد بامن ازدواج کنه وکسیو پیدا کردم اونوقت میام بقیشو پر می کنم.

به قول قدیمی ها اینم عاقبت مجردی


+ نوشته شده در 6 / 9 / 1390برچسب:,ساعت 9:36 توسط آديش |
سرکارگذاشتن از نوع دانشجویی  <-PostCategory-> 

چندروز پیش تو یکی از کلاسهای بچه ها که ترم دومی ها وترم بالایی ها باهم کلاس داشتند,پسرای شیطون 2تا ازصندلی ها رو به هم بسته بودند یکی از دخترا که دیر اومده بود باکلی خجالت اومد پرسید ببخشید این صندلی مال کسیه که بهم گره داده شده,پسرا گفتند:بله,بله, دختر بیچاره که کلی ضایع شده بود رفت برای خودش صندلی بیاره واما..پسرای نامرد اون  صندلی رو که مال کسی نبود,گذاشتند جای که دختره میخواست بشینه ودختره وقتی که با کلی تقلا یه صندلی رو آورد, دید یه صندلی خالی هست.

 


+ نوشته شده در 6 / 9 / 1390برچسب:,ساعت 9:35 توسط آديش |
جشن شنبه شب  <-PostCategory-> 

نمیدونم بهتون گفته بودم که قراره بچه های بسیج شنبه که بچه ها اومدن بترکونن یانه

درهرحال دمشون گرم ترکوندند.

واما  دم بچه های دانشگاه گرمتر که کولاک کردن وجنبه خودشونو نشون دادن

بچه ها کارهای باحالی انجام دادن مثل:

1-صلوات فرستادن وسط صحبت های حاج آقا عبداللهی وکف زدن قبل ازاون که براشون گرون تموم شد وباعث شد حاج آقا به قول خودشون سروجد بیایندو یه 1ساعتی بعداز کف زدن حاج آقا بحث کنند و اون ها هم چرت بزنن.

2-باشروع موسیقی ابتدا حرکت های موزن آروم وپس درحین نمایش با ریتم تند موسیقی نمایش رقص بچه ها وهم خوانی دخترو پسر.

بعضی از بچه ها که دیدن نشسته اصلا حال نمیده رقصید, ازروی صندلی ها بلند شده اونایی که کمی شرم داشتن برای رقص به داخل کلاس ها وبقیه که با خودشون گفتن"ای بابا چرا بقیه رو بی نصیب کنیم" در بیرون حرکات زیباشونو نشون دادن هم ما وهم برادران محترم حراست لذت بردیم.

3-اینو بدون تعصب می گم ولی هر2 دختری که اومدن درمورد امام علی شعر خوندن سنی بودن واین عشقشونو نشون میداد ولی اینکه توی عیدغدیر کمی مارو متعجب کرد.

البته ناگفته نمونه من وآدیش هم کمی از مذهب حالیمونه اینو برای این گفتیم که بابا حواسمون جمعه نگران نباشید کوچکترین نکته ها رو هم واستون میاریم.

تو یکی از شعرا یه مصرع جالب بود "محمد چراغ راهنماست" وهی تکرار میشد.

قربون کرم حضرت محمد(ص) برم اما من یاد یکی از دوستام افتادم که اسمش محمده وقدش درازه چون همیشه یه جا ثابت می ایسته همش میگم چراغ راهنما ازاین به بعد یه افسر راهنمایی ورانندگی کنارش میگذارم که دیگه وقت شنیدن این شعرا ذهنم منحرف نشه.

4-نمایش خیلی جالب بود. بعضی قسمت هاش خیلی جالب بود:

اولیش: اون دوستمون بود که کارتن ها رو برعکس گذاشت خداییش من خودم تا 5دقیقه فکر میکردم این کارتن هایی که روشون نوشته شده چی توز, کیک ...یعنی چه؟!؟ بعدش فهمیدم اونورش یک نقاشی هایی هست که به معنی بانکه.

دومیش: لهجه غضنفر بود غضنفرما شمالی صحبت میکرد, اما میخوام بهش بگم دوست عزیز(یره مو خودوم مدونوم لهجه شما قشنگتره چرا شمالی عزیزوم)

سومیش: اون ادکلن212 بود یه اعتراف ,من 2تا اسپری212 دیدم )خب دهاتی چیز ندیده ام بیش تر ازاینا ندیدم (ولی هر2تاشون روشون نوشته بود: (sexy)212 البته مطمئنم منظور این دوستمون این نبود فقط ذهن من منحرف بود.

چهارمیش: لهجه زیبای خود راوی بود که جای بحث نداشت.

پنجمین: تکه کلام های قاضی بود که نشان میداد درشمال هم قاضی زابلی هست.

5-پرده سفید نمایش خیلی جالب بود, هردقیقه یکی می اومد اونو می آورد وسط 2باره یکی جمعش میکرد وبه جز یکی دوجا این این ور اونور کشیدن ها واقعا بیخودی بود, اما برای سرگرمی خوب بود لااقل عوامل صحنه هم بیکار نموندن.


+ نوشته شده در 6 / 9 / 1390برچسب:,ساعت 9:32 توسط آديش |
“پسرا تو چه فکری هستید؟”  <-PostCategory-> 

درکلاس جامعه شناسی استاد داشت طبقات جامعه شناسی رو میگفت (طبقات جامعه شناسی: 1-...)

یکی از پسرای کلاس که خبرداریم در کجا سیر میکردند, فرمودند: 1-طبقه اول: طبقه همکف.


+ نوشته شده در 6 / 9 / 1390برچسب:,ساعت 9:30 توسط آديش |
jبا j فرق داره؟  <-PostCategory-> 

یه روز یکی از استادا اشتباهی پای تابلو به جای یک حرف j دوتا حرف گذاشته بود, یکی از بچه ها "ا چرا دوتاj  داریم" ویکی دیگه از بچه ها" این j با اون j متفاوته جنسشون فرق میکنه".

استادهم که متوجه شد اگه این j رو پاک نکنه بچه ها ول کن متلک گفتن نمیشن سریع j رو پاک کرد وبه جاش یک حرف دیگه رو نوشت.

واما این بحث نشون میده جنس بچه ها هم مثل جنس jها متفاوته, بعضی ها خوب واکثرا سرشار از خرده شیشه.


+ نوشته شده در 6 / 9 / 1390برچسب:,ساعت 9:18 توسط آديش |
مطالب پيشين
» آقای دیواری!!!
» عمرانی ها
» ؟!؟
» چندتا چندتا؟؟؟
» If یا اگر؟؟؟
» ازدواج دانشجویی
» سرکارگذاشتن از نوع دانشجویی
» جشن شنبه شب
» “پسرا تو چه فکری هستید؟”
» jبا j فرق داره؟
» اول كلاس
» كلاس خشك
» سرگرمي دانشجويان با فيلم هاي جذاب
» دانشجويان عشق كلاس
» اعتراض دانشجويان





پيوندها


MOD کیت اگزوز زنون قوی چراغ لیزری دوچرخه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان www.sotinews.blogfa.com و آدرس sotinews.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

پيوندهاي روزانه

کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس
الوقلیون

 

فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

طراح قالب

Power By:LoxBlog.Com & NazTarin.Com